شورش را در بياور عزيزم
شورش را با نگاه نا خالص ني ني نازك نديده هايت در نيمه ي نرمينه ام در بياور
عزيزم شورش را در بياور
شورش را در ته تهتان ته مانده هاي تهنشين تيره ي انتهاي آب تحريك شده ام در بياور
شورش را در بياور عزيزم
شورش را در تمناي تقاضاي تنيده ي تكرار تخليه ت در تنم در بياور
عزيزم شورش را در بياور
شورش را با شورشي به شباهت شانس شهيد شدن درشعله ي شهوتت در بياور
شورش را در بياورعزيزم
شورش را نخور تف كن...
تا شيره ي تنفر م به تو را در آن دستمال كاغذيه دوباره مصرفت پاك كنم
.
.
.
عزيزم!!!!!!!
12/3/86