تو مرا به ببين، وصله اش زن بر رقصت... برقص
++
از آنم شو، در رقصت... برقصانم
)( )(
در جست و خيزت ترم كن
(
تو مرا در ات خود ام كن... خيس عرق
)
نم بزن بر پوششم، پيراهنم شو
- - - -
تو مرا سُر ده در خود، رقصنده رقصم ده، رقاصم كن
\\
هارم كن، رهايم كن، درت... تا بدرمت
^
^
/=\
امم را هار اتت كن، رها... برقص
22/5/86