Monday, September 24, 2007

بازه بازم

باز مي بازي و مي اندازي همه اندازه ات در بازم
باز كه مي كني بازم

بازم مي بُري و مي بَري همه زورت در زخمم باز
بازم كه مي كني باز

باز مي بنديم به بندت، بي بندي و بار مي دهد بازم
باز كه مي كني بازم
بازم برجسته جسته ايي خود را و جسمم جويي باز
بازم كه مي كني باز

باز دراز مي گشايي زبانت و زبان مي گشايد درازت در بازم
باز كه مي كني بازم

- ------

--
+

بازم، بازم
بازم باد مي كند بي تابيت بر من و مي باري باز

باز، باز

باز بند نمي آيد بغضم و مي بارم باز
........ ...

بازه بازم، بازه بازم
.
2/1/86