Saturday, January 31, 2009

یا...بنده...گی

جایزه ی جوینده
>>>
یابندگیست
...
=
یا... بنده گیست
.
.
.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+++-
^
گر در جستجوی خویش
+++>>>
چون جهنده ای در جست و خیز

+ـ++ـ

-------
می جهم به روی تمامیه جرایانات جرم گرفته ی جانم

تا تجسم یابند جان یافتگی هایم

<>><>///
...


+


و گر می جنبانم وجودم را

><><><ـــ>>ــ<

در جنب و جوشی نا آرام

//

\\\\


/////////

-----
میان عمیق ترین اجرام تجسم نایافته ی خویش

++++
تا جان یابند تجسم یافتگی هایم

==
+++
تنها برای یابندگیست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

و گر جویای جستنت
....

/ \\\\\\

برای جَویدن جسم و جانت
++‍‍
~~+
به قصد دندان کشیدنت
چون جَوَنده ای مانم تیز دندان وتیز کرده دندان
~~ ___

/......

و گر می خزم آرام آرام

---- --- -
در پوییدنی بی امان

+
++++++++++

-

تا جان دهم میان عمیق ترین جدارهای وجودت

========
تنها...
=

برای بنده گیست

14/11/87

Sunday, January 25, 2009

Forgive me... Forgive me not

لحظه ای سرخ
- که می دانی –
درراه است .
دیر یا زود
خشمی از دوزخ خواهد گفت :
- (( آتش ! ))

اسماعیل خویی" بخشی از شعر: در امتداد زرد خیابان"