در ايست خسته ي درختم
خستگي ايستاده ام را
خستگي ايستاده ام را
در بازوانش
لميده ام
_ -
- - - - -
در حسرت نشستن درختم
نشستني پر حسرت را
در عريانيش
دويده ام
)))))------
درخميدگي تنيده ي درختم
تن خميده ام را
در تنش
ريخته ام
\
^^
/
در ريزش گيسوان سبز درختم
سياهي گيسوان ريزانم را
در انگشتانش
تكانده ام
+
+____
در تحمل تنهايي تك درختم
تك و تنها، رخت تحملم را
در آغوشش
آويخته ام
***
من در آه درختم
ختم نفسهايم را
ناليده ام
++
من در رختم با درختم
درد لذت را
آميخته ام
.
Music: Greek - 05
10/6/86